خشک آباد خشک آباد همینجاست بیا ! نويسندگان آنچه از چشم و دلم معلوم است من دچار تو شدم !
گرچه این نامه پر از خط خوردگیست !
مدتی است که دستور زبان دل ما گم شده است
خودش هم اینجا نیست !
مدتی است که از خانه ی خود پر زده است
دختر عشق بدان
گر چه چندین ترک ، اندامش را
زار کرده است و نحیف !
صبح امروز ولی باز دلم
پر زد و آمد و تا خانه ی عشق
خواست تا در زند اما دلش انگار شکست !
یاد چی بود نمی دانم من !
کاش می گفت که آن لحظه چه آمد به سرش
- یاس را دید و به خاطر آورد !؟
نه ! نمی دانم...!
سروده ی عبداله سلامت
نظرات شما عزیزان: |
||
![]() |